دنیل یرگین در مقالهای برای نشریه «پروجکت سندیکیت» (۱۱ ژوئیه ۲۰۲۲ ) مینویسد: آیا بحران انرژی امروز به اندازه بحرانهای قبلی به ویژه شوکهای نفتی دهه ۱۹۷۰ جدی است؟
و اینگونه پاسخ میدهد: این بحران انرژی به همان اندازه جدی و به طور بالقوه بدتر است. در دهه ۱۹۷۰ فقط نفت درگیر بود، در حالی که این بحران گاز طبیعی، زغال سنگ و حتی چرخه سوخت هستهای را در بر میگیرد.
بحران انرژی امروز با تهاجم روسیه به اوکراین آغاز نشد، بلکه سال گذشته بود که با خروج جهان از همهگیری کووید-۱۹، تقاضای انرژی افزایش یافت. در آن زمان بود که چین با کمبود زغال سنگ مواجه شد و قیمتها افزایش یافت. پس از آن بازار جهانی گاز با افزایش
سرسام آور قیمتها و قیمت نفت نیز تشدید شد.
از آنجایی که اروپا برای ۳۵ تا ۴۰ درصد نفت و گاز طبیعی خود به روسیه وابسته است، پوتین فرض کرد اروپاییها به تهاجم اعتراض خواهند کرد. او پیشبینی نمیکرد آنها چگونه به جنگ همسایه پاسخ خواهند داد.
در ادامه مقاله آمده است: با نگاهی به آینده، پنج عامل میتواند بحران انرژی امروز را بدتر کند.
نخست؛ پوتین با کاهش حجم قرارداد گاز طبیعی که روسیه به اروپا عرضه میکند، جبهه دومی را در درگیری باز میکند. هدف این است که اروپاییها نتوانند به اندازه کافی برای زمستان آینده ذخیره کنند و قیمتها را بالاتر ببرند و مشکلات اقتصادی و اختلافات سیاسی ایجاد کنند. پوتین در سخنرانی ماه ژوئن خود در مجمع بینالمللی اقتصادی
سن پترزبورگ استدلال خود را به صراحت بیان کرد: «وخیم شدن مشکلات اجتماعی و اقتصادی در اروپا» «جوامع آنها را از هم جدا خواهد کرد» و «ناگزیر به پوپولیسم و تغییر نخبگان در اروپا میانجامد». آلمان اکنون نیاز به جیرهبندی گاز را پیشبینی میکند و وزیر امور اقتصادی آن، روبرت هابک، نگرانی خود را اعلام میکند.
دوم؛ توافق هستهای جدید یا احیا شده با ایران بعید است. بنابراین، تحریمها از این کشور برداشته نخواهد شد و این بدان معناست که نفت ایران به این زودیها وارد بازارهای جهانی نخواهد شد.
سوم؛ اگرچه ممکن است عربستان سعودی تولید نفت خود را برای کمک به «ثبات» بازارهای نفت در ارتباط با سفر آتی جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا افزایش دهد، اما به نظر میرسد نفت اضافی در عربستان وجود نداشته باشد. چهارم، تقاضای چین برای نفت به دلیل قرنطینههای «صفر کووید» که به شدت فعالیت اقتصادی را محدود کرده است، به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. اما اگر بسیاری از محدودیتها را بردارد، افزایش زیادی در مصرف و تقاضای نفت به دنبال خواهد داشت.
در نهایت، هر چقدر هم که بازار نفت خام محدود باشد، اما در بخش پالایشی که بنزین، دیزل و سوخت جت را که مردم واقعاً استفاده میکنند تولید میکند، فشار بیشتری وجود دارد. اگرچه پالایشگاههای ایالات متحده در حال حاضر با حدود ۹۵ درصد ظرفیت کار میکنند، اما سیستم به طور کلی هنوز نمیتواند با تقاضا سازگار باشد. پالایشگاههای روسیه فقط تا حدی کار میکنند و اروپا را از محصولات نفتی محروم میکنند و بنزین اروپایی کافی به آمریکای شمالی نمیرسد. پالایشگاههای چین با ظرفیت کمتر از ۷۰ درصد کار میکنند.
«پروجکت سندیکیت» در انتها مینویسد : با این حال، چند کشور هنوز هم میتوانند تولید را افزایش دهند. کانادا - چهارمین تولیدکننده بزرگ نفت جهان پس از ایالات متحده، عربستان سعودی و روسیه – میتواند با همکاری بازار بزرگ خود، بشکههای بیشتری تولید کنند.
عوامل دیگری که میتواند بحران را کاهش دهد، شامل تغییرات قیمت و نحوه واکنش مصرفکنندگان است.کاهش رشد اقتصادی نیز میتواند قیمتها را کاهش دهد. آخرین شاخص مدیران خرید جهانی S&P به تضعیف رشد اقتصادی اشاره میکند.
۶ ماه آینده بسیار مهم خواهد بود و نشان خواهد داد آیا اروپا می تواند در زمستان آینده مانور دهد یا خیر.
نظر شما